تقریظ کتاب نخل و نارنج به قلم خانم هلیا دستخوش منفرد:
بسم الله الرحمن الرحیم
کمتر کتابی را میتوان امروزه یافت که تمام جنبهها را با هم داشته باشد؛ تاریخی، علمی، سیاسی، اجتماعی ... و بتواند همزمان رشد معنوی را نیز برایمان به ارمغان بیاورد... اصلا اگر کتابی این ویژگیها را با هم داشته باشد، اولا نشان دهنده هنر نویسنده در خلق اثری اسلامی است و ثانیا معیارهای مطلوب برای ترغیب اقشار مختلف جامعه ـ خصوصا جوانان ـ را خواهد داشت.
نخل و نارنج را از این مجموعه کتابها یافتم که هنگام مطالعه ـ پس از مطالعه چندین کتاب به همین شیوه ـ مرا با خود همراه کرد... مانند انسانی که دمادم در فاصله دو هفته با او زیست کردم، عقاید و زندگیاش را به تماشا نشستم و حتی با او گفتگو نمودم.
بیشک، این کتاب، نظر به مطالعات کم ما جوانان در حوزههای مختلف، خصوصا تاریخی، سیر خوبی را به مخاطب میدهد که نه تنها او را دلآزرده نمیکند بلکه بر شوق او به دانستن میافزاید.
از درونمایه و شخصیت منتخب داستان ـ که خود شگفت است ـ بگذریم، قلم نویسنده کتاب و رعایت لحن تاریخی به تناسب زمان و در عین حال، رعایت فهم عمومی مردم جامعه، نباید مغفول بماند.
ترکیب هنر، تاریخ، مذهب و سیاست را در این کتاب، متناسب با علاقه خودم دیدم و شخصیت شیخ انصاری را ـ نه در حد آن عالم بزرگوار ـ در حد خود شناختم.
نکته بسیار مورد توجه، چاشنی نیمه درام کتاب است که الهی بودنش، زینتبخش این کتاب خواندنی شده است...
و در آخر، شاید بتوان انگشتشماری از این دست کتب نام برد که مخاطب زیادی داشته باشند..
به امید آنکه توفیق تتبع در سیره بزگوارانمان را داشته باشیم و چون آنان زیستن را بیاموزیم ان شاء الله
تقریظ کتاب نخل و نارنج به قلم خانم حانیه اسماعیلی:
هو رئوف بعباده
نخل و نارنج، سرگذشت داستانی شیخ بزرگ اسلام، شیخ مرتضی انصاری است که صبر و تقوا را توشه سفرهای خویش از دزفول ، زادگاهش تا مشهدالرضا میکند و پس از اتفاقاتی که در زادگاهش برای او رخ میدهد، برای همیشه به مقصدی که پیش از رسیدن به آن اشتیاقش را داشت میرود و آنجا به تحصیل ادامه میدهد...
زندگی او در این روایت میتواند الگویی بس قوی برای قشر جوان باشد؛ چه بسا او نیز دلبستگیهایی داشت اما ذره ذره به کمک بهترین دوستش آن را خاموش کرده و به جایی میرسد که چشمهایش حقیقت را چونان که هست، در مییابند...
در میان روایات از این قبیل، نخل و نارنج را باید بهای بسیار داد چرا که تنها یک زندگینامه نیست بلکه یک روایت، یک درس اخلاق و یک پند و گفتگویی دلنشین با صاحب روایت است.
مطالعه این کتاب، همچون خوردن چای قندپهلو، شیرین و دلچسب خواهد بود... به امید حق